زندگی مرمتگران بزرگ ایران
عبدالرحمن وهــــابزاده
به قلم: فرامرز پارسی
حفاظت و مرمت نه یک فن نه یک دانش بلکه رویکردی است به داشتههایمان و ارتباط آن با زندگی و محیطی که منابع آن محدود است. با چنین نگاهی این مقوله یعنی مرمت دارای ابعاد بسیار گوناگونی است و در آینده نیز این ابعاد گستردهتر و گوناگونتر نیز خواهد شد.
برای روشن شدن این معنی میتوان به شکلگیری مفهوم مرمت بافت و مرمت آثار پس از مرمت بنا که نخستین شکل مرمت بود اشاره کرد. مرمت کمکم در معماری داخلی و محوطه نیز جایگاهی پیدا کرده و میراث مدرن- میراث صنعتی- میراث نظامی و گسترهی بسیار وسیع میراث ناملموس، عرصههای جدیدتری هستند که روز به روز حضور مرمت را در مجموعه کنشها و ارتباطات جوامع را با خود و محیط زیست خود پررنگتر میکند. شاید مرمت میراث زبانی معماری نیز گسترهی جدیدی باشد که بهزودی معماری را تحت تاثیر قرار خواهد داد و دور نخواهد بود مرمت موسیقی که حرکاتی از آن نیز شکل گرفته است.
در این میان ادبیات مرمت نیز عرصهای خواهد بود که بدون آن نظریههای مرمتی شکوفا نخواهند شد.
به نظر من ادبیات مرمتی دو سویه مهم را در برخواهد گرفت؛ سوی اول نوشتن در مورد مرمت است مانند گزارشنویسی، مقالات نظری که قطعا در بستر خود نیازمند ابداع کلمات جدیدی است برای بیان مفاهیم جدید که در پی پرسشهای جدید خلق میشوند.
با توجه به جایگاه ارتقاءیافتهی ایران در مرمت حداقل در چند دههی اخیر این فرایند که تا پیش از این در عرصهی ترجمهی نظریات از کشورهای اروپایی یا سازمانهای بینالمللی معنی مییافت امروز نیازمند ابداع ادبیات برای فعالیتهای ویژهی مرمت در ایران است.
سویهی دیگر این ادبیات به انسانهایی که در این راه تلاش کردهاند باز میگردد؛ علایقشان، ذهنیاتشان، محدودیتها و امکاناتشان، عواطف و دانش و مهارتشان، تسلط بر ادبیات و سایر هنرها و بسیاری چیزهای دیگر که در قالب بررسی و شناخت شخصیت این افراد قابل لمس و تجربه کردن خواهد بود.
نوشتن زندگی این افراد که در راهی جذاب قدم گذاشته و لذت پاسداری و احیای ارزشهای فرهنگی را بر یک زندگی معمول برای یک مهندس یا باستانشناس که میتوانست توام با رفاه مادی قابل توجهی نیز باشد ترجیح دادهاند گامی در این جهت خواهد بود و میتواند علاوه بر ثبت تجربیات با ارزش ایشان که خود بخشی از فرهنگ این سرزمین بوده بر انتخابهای نسل جدید معماران، مهندسان، مدیران و سایر دانشمندان و دانشپژوهان عرصهی فرهنگ نیز تاثیرگذار باشد.
به این منظور با اینکه در این حوزه از ادبیات یعنی زندگی نامهنویسی سررشتهای نداشتم تصمیم گرفتم راهی را آغاز کنم که شاید دیگران با توانی بیشتر و قلمی شیواتر این وظیفه را به عهده گرفته و این زاویه دید به مرمت بتواند دانش حفاظت را گسترش بیشتری ببخشد.
اما چیزی که مرا به این راه کشاند آنچه گفتم نبود بلکه آنچه در اهمیت این راه گفتم حاصل ضرورتی بود که در معرفی شخصیتی بی مثال در مرمت احساس کرده بودم؛ عبدالرحمن وهابزاده، مرمتگر و انسان شریفی که زندگی و خدمات او به این سرزمین حیرتآور است.
از روزی که تعیین کردم باید مهندس وهابزاده را به مرمتگران جوان معرفی کنم (چرا که در میان پیشکسوتان شناخته شده هستند) شش ماه به درازا کشید تا ایشان را از نزدیک ببینم و گفتگویی لذتبخش با ایشان داشته باشم که مطالبی که در ادامه خواهد آمد حاصل این گفتگو است.
در فرودگاه تبریز به دنبالم آمدند. از زمان آغاز کرونا ندیده بودمشان. تغییری ندیدم، همان مهندس وهابزاده ملایم و مطمئن و مهربان، شروع صحبتمان از وضع هوا بود و بارندگی و آبادانی. مثل همیشه سنجیده و دقیق صحبت میکرد. با لهجهای کردی صیقل خورده در زبان ترکی و اصطلاحات و ضربالمثلهای فارسی.
در خانهشان در محلهی ولیعصر تبریز که به دست خود ساختهاند با مردی صحبت میکردم که نیم قرن در حفظ آثار تاریخی ایران مخصوصا آثار آذربایجان تلاش کرده است و در کمتر بنای تاریخی در این منطقه است که رد پای این حفاظتگر به چشم نیاید. سیاههای بلند از فعالیتهای مرمتی که شاید شاخصترینشان بازار تبریز بزرگترین بنای یکپارچه تاریخی جهان باشد. مرمت این بنای عظیم که امروزه ثبت جهانی شده و مرمت آن موفق به دریافت جایزهی آقاخان1 نیز شده با همت و حسن شهرت و اعتبار وهابزاده در میان بازاریان امکانپذیر شد. عبدالرحمن وهابزاده در سال 1321 در شهر سردشت چشم به جهان گشود. در سه سالگی پدر خود میرزا ابراهیم را از دست داد و تحت حمایت برادر بزرگش که معلم بود پرورش یافت. از دوران کودکی خود و خانهای با حیاط مرکزی که در آن بزرگ شده بود با جزئیات صحبت میکرد. شاید بنیانهای زیباییشناسی عبدالرحمن خردسال در همین خانه و طبیعت اطراف آن شکل گرفته باشد که اینچنین شیفتهی زیباییهای فرهنگ ارزشمند این سرزمین شده است.
وهابزاده دوران ابتدایی را در سردشت و متوسطه را در مهاباد به پایان برد و با تحصیل در رشتهی کشاورزی شغل معلمی را برگزید و سال 1340 معلم و در سال 1345 با قبول تدریس در دبیرستانی که دبیری در آن مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود و کسی جرات تدریس در آن دبیرستان را نداشت دبیر دبیرستان شد.
در سال 1347 به تحصیل رشتهی باستانشناسی در دانشگاه تهران مشغول و در سال 1351 با مدرک لیسانس فارغالتحصیل شد. در سال 1352 نیز دورهی مرمت آثار باستانی را در محضر نسل اول مرمتگران ایران یعنی استاد پیرنیا و دکتر شیرازی در محل سازمان ملی حفاظت از آثار باستانی گذراند.
در آخرین روز کاری سال 1352 با سمت باستانشناس در دفتر فنی حفاظت آثار باستانی آذربایجان شرقی مشغول به کار شد و پس از انقلاب اسلامی به عنوان بازرس در گمرکهای استان آذربایجان شرقی و غربی مشغول به کار گردید و از خروج آثار بسیار ارزشمندی که قاچاقچیان با سوء استفاده از فضای آن روزهای کشور قصد قاچاق آنها را داشتند جلوگیری کرد، خاطرات او از این دوران بسیار شنیدنی است. اما وجه دیگری از شخصیت وهابزاده خاطرات ارزشمند او از مراحل مرمت ابنیهای چون مسجد کبود و یا مراحل مرمت بازار است. شاید این وظیفهی سازمان میراث فرهنگی باشد که با تهیهی فیلمهای مستند جداگانه این خاطرات را به عنوان بخشی از مستندسازی این ابنیه انجام دهد. اما خارج از وجهی مستندسازی، روند این توضیح و لحن دلسوزانه همراه با جملات دقیق در مورد این ابنیه، شنیدن این خاطرات را بسیار لذت بخش میکند. همچنین خاطرات او از شخصیتهایی چون استاد پیرنیا، دکتر شیرازی و استاد رضا تبریزی بسیار شنیدنی و بخش مهمی از تاریخ شفاهی مرمت در ایران است.
بازدید آقای دکتر مجتبایی ریاست وقت سازمان به اتفاق مهندس پیرنیا سال 1356 ، مهندس وهابزاده نفر اول از سمت راست در حال توضیح
خاطراتی از استاد پیرنیا در مراسم بازدید از مقبرهی شیخ شهابالدین اهری و خاطرهی بسیار جذاب صحبت دکتر شیرازی با امام جمعه وقت تبریز در مخالفت با تخریب در محدودهی ارگ علیشاه که با درایت دکتر شیرازی منجر به توقف عملیات تخریب در آن زمان میگردد و خاطرهی به عهده گرفتن اجرای گنبد مسجد کبود توسط استاد رضا تبریزی و روشهای ابتکاری او در ساخت این گنبد بسیار عظیم. دوستی عمیق و ارادت ویژهی وهابزاده به دکتر شیرازی چنان است که شاید امروزه تنها از طریق گوش سپردن به خاطرات ایشان بتوان به شخصیت استثنایی و منحصر به فرد دکتر شیرازی پی برد.
وجه دیگر شخصیت وهابزاده با ریاست سازمان میراث فرهنگی آذربایجان شرقی بروز پیدا میکند؛ مسئولیتی که در سال 1365 آغاز شد. از طرفی آشنایی به تمام وجوه فنی و از سویی دیگر دوستی با پرسنل، قناعتکاری در مرز افراط در شرایط مالی دشوار آن زمان و جسارت در اقداماتی که تا آن زمان انجام نشده بود همچون مرمت قلعهی ضحاک، در مکانی که دسترسی به بنا بسیار دشوار بود و مرمت کلیسای سنت استپانوس او را مدیری متفاوت ساخته بود.
در زمان مدیریت وهابزاده محدودهی فعالیتهای میراث فرهنگی گسترش یافته و مرمت بازار، مرمت خانههای تاریخی شهر تبریز در مقیاسی گسترده، مرمت کارخانهی چرم خسروی و… در دورهی ایشان به انجام رسید و حفاظت از آثار تاریخی در مقیاس خانه و کارخانه در این زمان به عنوان خط قرمز توسعهی شهری تبریز مطرح شد. اما شاید اتفاقی دیگر که اکثر ما نه از وقوعش با خبریم و نه از نقش وهابزاده در آن، بازپسگیری 6000 هکتار از خاک ایران در سال 62 از شوروی است؛ بخشی از خاک ایران که در عهدنامهی ترکمنچای به ایران تعلق داشت ولی در زمان جنگ جهانی دوم مجددا مورد اشغال اتحاد جماهیر شوروی قرار گرفته بود و در زمان رژیم پهلوی نیز اقدامی در جهت بازپسگیری آن انجام نشده بود. پس از انقلاب وهابزاده در تیمی به سرپرستی دکتر حجت در مذاکراتی با دولت شوروی حضور و نقشهبرداری و تعیین آثار با ارزش تاریخی آن منطقه را ایشان به عهده داشتند. او در سال 1374 بازنشسته گردید ولی به دلیل نقش بسیار کلیدی ایشان در تمام پروژههای مرمتی آذربایجان تا سال 1385 به عنوان معاونت پژوهشی به همکاری خودی در سازمان ادامه داد. وهابزاده چهرهی ماندگار در مرمت ایران است که تقدیر از نقش ارزشمند او به عهدهی نسل ماست و برخورداری از دانش و تجربهی گستردهی ایشان پروژهی نسل ما خواهد بود. شخصیتی که به ارزشهای فرهنگ این مرز و بوم و توانایی متخصصان در حفاظت از ارزشها باور داشت، اینجانب آنچه در زمینهی مرمت انجام دادهام را تا حد زیاد مرهون دانش و حمایتهای معنوی ایشان هستم.
در پایان بخشی از این سیاههی بلند را ارائه میکنم و به خوانندگان این مطلب توصیه میکنم که از بهره بردن از وجود ایشان غافل نشوند. از جمله سابقههای کاری ایشان میتوان به باستانشناسی دفتر فنی حفاظت آثار باستانی در استان آذربایجان شرقی، مسئول کاوشهای مسجد معزالدین در مراغه، کارشناس عدلیهی تاریخی اداره کل فرهنگی استان آذربایجان شرقی، کارشناس حفاظت تاریخی استان آذربایجان شرقی، ریاست ادارهی فرهنگ و ملل مهاباد، سرپرستی ادارهی فرهنگ و هنر خوی، کارشناس ناظر در طرحهای حفظ و احیای بناهای استان آذربایجان غربی، عضو کمیتهی تهیهی پلان مدیریتی مجموعه کلیساهای استان آذربایجان شرقی و غربی در سطح فهرست جهانی، عضو کمیتهی تهیهی پلان مدیریتی مجموعه شیخ صفی الدین اردبیلی، عضو کمیتهی تهیهی پلان مدیریتی مجموعه بازار قدیمی تبریز، عضو هیئت راهبردی بافت قدیمی شهر تاریخی تبریز، سرپرست پایگاه جهانی مجموعه شیخ صفی الدین اردبیلی، عضو هیئت راهبردی مجموعه شیخ صفی الدین اردبیلی، عضو شورای فنی سازمان میراث فرهنگی استان اردبیل و سایر اقدامات ارزشمند اشاره کرد.
مهمترین فعالیتهایی که آقای مهندس وهابزاده در همکاری با آقای دکتر شیرازی در استان آذربایجان شرقی و اردبیل انجام دادند عبارتند از:
طراحی مدرسهی سیدحمزه تبریز در ضلع شمالی و جنوبی حیاط در حد فاصل مقابر و مسجد سیدحمزه
طراحی صحن و رواقهای اطراف مسجد کبود، طراحی موزهی سنگ قبر در حد فاصل مسجدکبود و موزهی آذربایجان
طراحی حریم مسجد کبود در دو طبقه ( تجاری، فرهنگی) به وسعت 3 هکتار
طراحی حیاط باغچه، حوض، مجتمع فرهنگی آموزشی دو کمال در ولیانکوی تبریز
طراحی برای بازسازی مسجد حسن پادشاه در تبریز، طراحی کاروانسرای حسن پادشاه در تبریز، طراحی کاروانسرای حسن پادشاه در جنب آن برای کاربری تجاری به عنوان پشتوانهی مالی برای پژوهش و ساماندهی و بازسازی مسجد
طراحی طرفین رودخانه مهرانرود، حدفاصل مقام صاحبالامر و خیابان شهید مطهری (راسته کوچه) و پل بازارها، در محاذات بازار قدیمی مسگران
طراحی 160 مترمربع زمین خریداری شده از پلاک خانهی شیخالائمه برای الحاق به فضاهای از بین رفتهی خانهی مشروطه
طراحی برای بازسازی خانهی شیخالائمه در ضلع شمالی خانهی مشروطه برای بانک سپه هماهنگ با خانه ثبتی مشروطه در ضلع غربی خیابان شهید مطهری (راسته کوچه)
طراحی حیاط و حوض خانهی مشروطه
همکاری و هدایت استاد حسن نمکی نسب معمار سنتی ساز تبریزی برای طراحی مسجد به شیوهی سنتی در شهر جدید سهند.
مشکین شهر، طراحی رواقهای اطراف صحن شیخ حیدر در مشکین شهر به منظور محصور کردن گورستان تاریخی آن
ایدئوگرام و هدایت طراحی مجتمع فرهنگی، مذهبی، تجاری در ضلع شرقی مجموعه شیخ حیدر مشکین شهر
ایدئوگرام، طراحی و هدایت مشاور برای تکمیل طرح مجتمع فرهنگی، مذهبی، تجاری در حریم مجموعه جهانی پایگاه شیخ صفی الدین اردبیلی
بازدید و هدایت برای بازسازی راسته بازار زرگران در اردبیل سال 64-63
بازدید و هدایت مرمتهای مجموعه جهانی بازار بزرگ تبریز در طول 12 سال
هدایت و راهنمایی برای مرمت یکایک بناهای تاریخی تبریز، نظارت و بازدید کار در طول 12 سال
توضیح اینکه رسم و طراحی مجموعههای فوق با مساعدت و همکاری آقای دکتر محسن منصوری فرد انجام شده است.